توسعه فردی

غلبه بر سستی و شکوفایی: راهنمای روانشناسی مثبت

به مقاله غلبه بر سستی خوش آمدید. در میان آشفتگی های اخیر بحران COVID-19، یک ساختار روانشناسی مثبت بیش از هر چیز دیگری توجه بیشتری را به خود جلب کرده است.همانطور که جوامع در سراسر جهان مجبور به تحمل قرنطینه ها و انزوای اجتماعی شدند، بسیاری از مردم خود را “بی حال” می یافتند. نه افسرده بالینی، اما دور از شکوفایی در زندگی.

غلبه بر سستیسستی را به یاد داشته باشید: حس توقف و خالی بودن، جایی که زندگی رنگ خود را از دست می دهد و انگیزه ها کم می شوند (Keyes، 2002). این حالت ممکن است به راحتی مورد توجه قرار نگیرد، اما تأثیرات آن بر سلامت جسمی و روانی ما قابل توجه است (Iasiello و همکاران، 2019).

سستی یک چالش است که روانشناسان، مربیان و درمانگران باید از آن آگاه باشند و قادر به مقابله با آن در مشتریان خود باشند. بعد از همه، تأثیرات مخرب بر سلامت جسمی و روانی و رفاه ما قابل توجه است.

این راهنما به این مفهوم میل می کند و راه های خروج از مه سستی و ورود به عرصه شکوفایی را ارائه می دهد.

درک سستی در سلامت روان

با شناخت جزئیات تجربیات روانشناسی انسان، سستی به عنوان یک حالت مهم متمایز از بیماری روانی شناخته شده است. این نشان می دهد که سلامت روان فقط نبود بیماری روانی نیست، بلکه شامل حضور حالات مثبت رفاه هم می شود.

در حالی که روانشناس سازمانی آدام گرانت (2021) از طریق مقاله اش در نیویورک تایمز در سال 2021، آگاهی در مورد سستی را افزایش داد، این یک اصطلاح است که به عقب تا سال 2002 (Keyes، 2002) برمی گردد.

تعریف سستی

این اصطلاح توسط جامعه شناس کوری کیز (2022) ارائه شده است، سستی را به عنوان یک حالت وجود توصیف می کند که توسط کمبود زندگی یا شور زندگی و حس توقف و خالی بودن مشخص می شود. این یک شرایطی است که در آن ممکن است یک فرد به طور مناسب عمل کند اما بدون حس زندگی یا انجام دادن.

سستی نبود رفاه روانی را توصیف می کند تا حضور بدبینی (Keyes، 2002). افرادی که سستی را تجربه می کنند، شکوفا نیستند؛ آنها پتانسیل عاطفی، روانی یا اجتماعی کامل خود را درک نمی کنند. این شبیه به یک موتور است که در دنده کم حرکت می کند، حرکت می کند اما با شور و هدفی که قادر به آن است شتاب نمی گیرد.

مدل دوگانه مداوم سلامت روان کامل

درک پیچیدگی های سلامت روان نیاز به یک چارچوب جامع دارد که طیف تجربیات انسانی را بپذیرد. مدل دوگانه مداوم سلامت روان چنین چارچوبی را فراهم می کند (Keyes، 2005).

بر خلاف دیدگاه سنتی، که سلامت روان و بیماری روانی را به عنوان دو انتهای یک طیف واحد می بیند، مدل کیز دو مداوم متمایز اما مرتبط را پیشنهاد می کند:

  • یک مداوم نمایانگر عدم وجود یا حضور بیماری روانی است، از اختلالات روانی شدید تا عدم وجود شرایط سلامت روانی.
  • مداوم دیگر سطح رفاه روانی را نشان می دهد، از سستی (یعنی رفاه روانی کم) تا شکوفایی (یعنی رفاه روانی بالا).

این مدل می پذیرد که یک فرد می تواند در حالی که هنوز از رفاه مثبت لذت ببرد، مشکلات سلامت روانی را تجربه کند، یا برعکس، بدون بیماری روانی اما رفاه روانی ضعیف داشته باشد. این تغییر پارادایم تأکید بیشتری بر روی رویکرد جامع تر به سلامت روان می کند، با تمرکز بر هر دو درمان و تقویت حالات روانی مثبت.

سلامت روان کامل زمانی به دست می آید که هم عدم وجود بیماری روانی و هم حضور شکوفایی وجود دارد (Keyes، 2007؛ نگاهی به شکل زیر بیندازید). متأسفانه، شیوع سلامت روان کامل برآورد می شود که کمتر از یک ششم از بزرگسالان آمریکا است (Keyes، 2002).

مدل Dual Continua
مدل پیوسته دوگانه سلامت روان

تحقیقات در میان جوانان نیز نشان داده است که سلامت روان و بیماری روانی دو مفهوم متمایز هستند (Suldo & Shaffer، 2008). پس، چگونه می دانید که در حال سستی هستید؟

علائم و نشانه های سستی

علائم سستی علائم و نشانه های سستی معمولاً به شدت برای توجه فریاد نمی زنند، به شکلی که علائم بیماری روانی حاد این کار را می کنند. در عوض، سستی معمولاً در مجموعه ای از علائم و نشانه های ظریف ظاهر می شود که ممکن است در زندگی روزمره نادیده گرفته شود.

این علائم شامل موارد زیر است (Keyes، 2002؛ Keyes، 2005؛ Keyes، 2007):

  • کمبود عمومی احساس یا حس خالی بودن و بی حسی عاطفی
  • کاهش توانایی لذت بردن از زندگی یا لذت بردن از فعالیت هایی که یک بار لذت بخش بودند
  • انگیزه یا انگیزه کم برای مشارکت در فعالیت ها
  • مشکل در تمرکز یا حفظ توجه بر روی وظایف
  • حس بی تفاوتی، بی اعتنایی یا عدم علاقه به زندگی
  • احساس گیر کردن یا اینکه زندگی شما در حال پیشرفت نیست
  • انسحاب از فعالیت های اجتماعی و کاهش علاقه به حفظ روابط اجتماعی
  • عدم اجرای به پتانسیل کامل خود، چه در کار، در پروژه های شخصی یا نقش های اجتماعی
  • احساس های مداوم نارضایتی یا ناراحتی
  • احساس اینکه زندگی بدون هدف، جهت یا معنا است

در سخنرانی TED او، آدام گرانت نه تنها علائم و نشانه های سستی را توصیف می کند، بلکه بینش ارزشمندی را در مورد چگونگی تغییر از سستی به شکوفایی ارائه می دهد.

علل و عوامل مشارکت کننده

از آنجا که سستی می تواند معکوس شکوفایی در نظر گرفته شود، عواملی که در افراد سست یا کمبود دارند می توانند از آنچه شکوفایی را ترویج می کند استنباط شوند.

به خصوص، علل و عوامل مشارکت کننده زیر برجسته هستند: استرس و سوختگی طولانی مدت، کمبود ارتباطات اجتماعی و حمایت، روتین روزمره یکنواخت یا ناکام، شکست های شخصی یا ناامیدی ها، و تفکر منفی و تفکر.

استرس و فرسودگی طولانی مدت

استرس مزمن، به خصوص وقتی که مکانیزم های مقابله ناکافی هستند، به طور قابل توجهی به سستی کمک می کند. تحقیقات لازاروس و فولکمن (1984) در مورد استرس و مقابله، چگونگی قرار گرفتن در معرض استرس مداوم بدون اعمال استراتژی های مقابله موثر را که می تواند سلامت روانی را تخریب کند، تأکید می کند.

علاوه بر این، نارضایتی شغلی، کمبود خودمختاری، و استرس مرتبط با کار نشان داده شده است که منجر به سوختگی می شود، یک شرایط که به بی حالی نزدیک است (Bakker & Demerouti، 2007).

کمبود ارتباطات اجتماعی و حمایت

حمایت اجتماعی و روابط شخصی قوی برای شکوفایی حیاتی است (Taylor، 2011؛ Helliwell و همکاران، 2019). عدم وجود این ارتباطات می تواند منجر به احساس انزوا شود و به سستی کمک کند (Hawkley & Cacioppo، 2010).

تقویت روابط معنادار و مشارکت در فعالیت های جامعه می تواند حس تعلق و حمایت را فراهم کند.

روتین روزمره یکنواخت یا ناکام

Steger و همکاران (2006) پیدا کردند که حضور معنا در زندگی به شدت با رفاه مرتبط است، این نشان می دهد که یک روتین یکنواخت یا بی هدف می تواند به سستی کمک کند.

درج تنوع و فعالیت های چالش برانگیز در روتین می تواند حس توقف را مبارزه کند و زندگی روزمره را تحریک کند، احتمالاً فرد را از حالت سستی به سمت یکی از مشارکت و انجام دادن منتقل کند.

شکست های شخصی یا ناامیدی های شخصی

تجربه شکست های شخصی یا ناامیدی ها نیز می تواند منجر به سستی شود. این رویدادها می توانند الگوهای تفکر منفی را فعال کنند و حس گیر کردن را ایجاد کنند، که به حالت توقف ذهنی کمک می کند (Seligman، 1972).

ساختن انعطاف پذیری از طریق روش هایی مانند آگاهی و بازنگری مثبت می تواند به کاهش تأثیر شکست ها یا ناامیدی ها کمک کند. این کمک می کند در بازیابی از تجربیات منفی و کاهش سهم آنها در سستی.

تفکر منفی و نشخوار فکری

در نهایت، تفکر منفی مداوم و نشخوار فکری می تواند یک چرخه ایجاد کند که در آن افکار منفی احساسات پوچی و عدم رضایت را تقویت می کنند و  فرد را بیشتر در حالت سستی قرار می دهند. (Nolen-Hoeksema، 1991).

مداخلات مانند درمان شناختی – رفتاری می تواند در شکستن چرخه تفکر منفی و تفکر موثر باشد، تقویت یک دیدگاه مثبت تر که بر گرایش های سوی سستی مقابله می کند.

تأثیر سستی بر سلامت روان

مقدار فزاینده ای از ادبیات برجسته می کند که چقدر سستی برای سلامت روان مضر است (Iasiello و همکاران، 2019).

افزایش خطر ابتلا به اختلالات سلامت روانی

عدم وجود زندگی و حس توقف (هر دو ویژگی سستی) می تواند صحنه را برای مشکلات سلامت روانی شدیدتر فراهم کند. افرادی که سستی را تجربه می کنند، نه تنها بیشتر در معرض خطر ابتلا به شرایطی مانند اضطراب و اختلالات خلقی هستند، بلکه همچنین با احتمال بیشتری این شرایط را در صورت عدم رسیدگی تشدید می کنند (Westerhof & Keyes، 2010).

رابطه بین سستی و افسردگی

افراد سست در معرض خطر بیشتری از دیدار با علائم افسردگی هستند، با این خطر که این خطر در طول زمان پایدار می ماند و حتی افزایش می یابد. به عنوان مثال، یک مطالعه نشان داد که این آسیب پذیری می تواند تا 10 سال گسترش یابد (Keyes و همکاران، 2010).

مطالعات دیگری نیز یافته اند که در طی یک سال، سطوح پایین رفاه روانی می تواند افزایش خطر افسردگی را پیش بینی کند (Grant et al., 2013؛ Lamers et al., 2015). این یافته ها توسط یک مطالعه جدیدتر تکرار شد که گزارش می کرد تغییرات در رفاه روانی (یعنی شکوفایی؛ در اینجا به عنوان سلامت روانی مثبت اشاره شده است) در طی دو سال با افزایش احتمال افسردگی مرتبط بود (Keyes و همکاران، 2020).

سستی به عنوان یک مانع برای رشد شخصی و انجام دادن

سستی نیز به عنوان یک مانع قابل توجه برای رشد شخصی و انجام دادن عمل می کند. این می تواند منجر به کاهش انگیزه، خلاقیت، و مشارکت در هر دو زندگی شخصی و حرفه ای شود (Fredrickson & Joiner، 2002).

علاوه بر این، این همچنین توسعه پتانسیل یک فرد را خفه می کند، تعقیب اهداف و آرزوها را زیر سوال می برد: همانطور که حس هدف و شور را تاریک می کند، این ظرفیت برای خودبهبودی و دستیابی به حس دستاورد را می کاهد – هر دو مؤلفه حیاتی از یک زندگی انجام دادنی (Seligman، 2011).

سلامت شخصی و رفاه کلی

سستی نیز نشان داده شده است که یک خطر مستقل برای بیماری قلبی عروقی (CVD) است، با این خطر که به خصوص در افرادی با حملات افسردگی شدید قابل توجه است (Keyes، 2004). هر چیزی کمتر از سلامت روان کامل، به خصوص در زنان یائسه، نشان داده شده است که با افزایش خطر برای CVD همبستگی دارد، قابل مقایسه با عوامل خطر سنتی مانند دیابت و سیگار.

این ارتباط بیشتر توسط یک مطالعه جدیدتر پشتیبانی می شود که گزارش می کند سلامت روانی زیربهینه با افزایش مرگ و میر زودرس مرتبط است (Fuller-Thomson et al., 2020).

راهبردها برای کمک به مشتریان برای غلبه بر سستی

یافته های تحقیقات فوق الذکر اهمیت شناخت و مقابله با سستی در مشتریان را در هر دو تنظیم بالینی و مربیگری (با توجه به آموزش مناسب مربی در اعمال مداخلات روانشناسی مثبت) برجسته می کند.

مدل Keyes (2002) از شکوفایی یک چارچوب قوی برای رفاه روانی و راهبردهایی برای حمایت از مشتریان برای غلبه بر سستی و گذار به عادات شکوفایی فراهم می کند.

این مدل شکوفایی را به سه جزء مرتبط تقسیم می کند:

  1. رفاه عاطفی، که با تأثیر مثبت بالا، تأثیر منفی کم، و رضایتمندی از زندگی مشخص می شود، جنبه لذت بخش رفاه را بازتاب می دهد (Diener et al., 2015).
  2. رفاه روانشناسی، که توسط مدل شش عاملی Ryff و Keyes (1995) تعریف شده است، شامل خودمختاری، تسلط بر محیط، رشد شخصی، روابط مثبت، هدف در زندگی، و خودپذیرش است.
  3. رفاه اجتماعی، با تمرکز بر هماهنگی اجتماعی، ادغام، عملیات، مشارکت، و پذیرش، عملکرد افراد را در زمینه جامعه خود بازتاب می دهد (Keyes، 1998).

این مدل جامع تأکید بر طبیعت چند جانبه سلامت روان می کند، نیاز به راهبردهایی را که هر یک از این جنبه ها را برای تسهیل گذار از سستی به شکوفایی می پردازد، برجسته می کند. در اینجا پنج رویکرد عملی وجود دارد:

ساخت ارتباطات اجتماعی

رفاه اجتماعی در سفر از سستی به شکوفایی حیاتی است. مطالعه هاروارد توسعه بزرگسالان، تحت رهبری Waldinger و Schulz (2010)، تأثیر قابل توجه روابط اجتماعی بر سلامت و خوشبختی بلند مدت را برجسته می کند.

هماهنگ با تأکید Keyes بر ادغام اجتماعی، ضروری است که مشتریان را در پرورش و حفظ روابط اجتماعی قوی، شرکت در فعالیت های جامعه، و توسعه حس تعلق اجتماعی راهنمایی کنید.

درگیر شدن در انجام فعالیت ها

فعالیت های انجام دادنی نقش محوری در ارتقاء رفاه روانشناسی ایفا می کنند. براساس نظریه جریان معرفی شده توسط Csikszentmihalyi (1997)، مشارکت در فعالیت هایی که ما را چالش برانگیز و جذب می کنند، به حالت جریان کمک می کند، خوشبختی را افزایش می دهد و احساسات سستی را کاهش می دهد.

تشویق مشتریان به شناسایی و مشارکت در چنین فعالیت هایی، چه آنها تلاش های خلاق، سرگرمی ها، یا وظایف مربوط به کار باشند، می تواند به طور قابل توجهی حس رشد شخصی و تسلط بر محیط آنها را بهبود بخشد، جنبه های مرکزی به مدل رفاه روانشناسی Ryff و Keyes (1995).

اهداف معنی دار

تنظیم و تلاش برای دستیابی به اهداف معنی دار سنگ بنای روانشناسی مثبت است، ایجاد حس هدف و جهت، اجزای کلیدی شکوفایی. نظریه تنظیم هدف Locke و Latham (2002) می گوید که اهداف خاص و چالش برانگیز انگیزه و عملکرد را افزایش می دهد.

کمک به مشتریان در تنظیم اهداف واقع بینانه اما چالش برانگیز که با ارزش های آنها هماهنگ است، می تواند رفاه روانشناسی آنها را ارتقا دهد، به خصوص حس هدف در زندگی و خودمختاری آنها، که بیشتر حمایت از سفر آنها از سستی به شکوفایی را حمایت می کند.

مراقبت از خود

مراقبت از خود شامل روش هایی است که افراد برای مدیریت استرس، حفظ سلامت، و ارتقاء رفاه مشارکت می کنند. جنبه های مراقبت از خود مانند ورزش منظم، خواب کافی، و رژیم غذایی متعادل با سطوح بالاتر رفاه عاطفی مرتبط شده اند (Ströhle، 2009؛ Irwin، 2015).

تشویق مشتریان به اتخاذ یک رویکرد جامع به مراقبت از خود، پاسخگویی به نیازهای سلامت جسمی و روانی، برای رفاه عاطفی آنها و سفر کلی به سوی شکوفایی حیاتی است.

روش های مدیریت استرس

مدیریت استرس موثر برای گذار از سستی به شکوفایی ضروری است. کاهش استرس مبتنی بر آگاهی و روش های شناختی – رفتاری در کاهش استرس و بهبود سلامت روان موثر هستند (Hofmann و همکاران، 2010).

آموزش این روش های مدیریت استرس به مشتریان می تواند به آنها کمک کند تا بهتر با استرس مدیریت کنند، که منجر به بهبود در رفاه عاطفی، روانی، و اجتماعی آنها می شود.

پیامی برای به خاطر سپردن

در پی یک همه گیری جهانی، ما با یک چالش فراگیر اما ناگفته روبرو شدیم: سستی.

امیدوارم با خواندن این مقاله، یک چیز بسیار واضح شده باشد: سستی فقط یک احساس گذرا از ناراحتی نیست، بلکه یک فراخوان برای اقدام است. به طور مشابه، مسیر از سستی به شکوفایی فقط درباره غلبه نیست؛ بلکه یک بیداری رادیکال به پتانسیل زندگی است.

امیدوارم این راهنما به عنوان یک انگیزه عمل کند، شما را با ابزارهایی مجهز کند تا جرقه داخلی مشتریان خود را و شاید خودتان را دوباره روشن کنید. با انجام این کار، شما فقط رفاه خود را بازپس نمی گیرید؛ شما در حال شروع یک سفر عمیق به سوی زندگی ای هستید که فقط تحمل نمی شود، بلکه به طور غنی و پرشور زندگی می کند.

امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید.

سوالات متداول

آدم بی حال چیست؟

یک فرد سست کسی است که حالت توقف و خالی بودن را تجربه می کند. آنها ممکن است به نظر برسد که در زندگی روزمره خود کار می کنند اما بدون حس پیشرفت یا انجام دادن (Keyes، 2002).

مصادیق سستی چیست؟

مثال هایی از سستی می تواند شامل احساسات بی قراری یا بی هدفی، مبارزه برای یافتن شادی یا رضایت در زندگی، و حس کلی بی تفاوتی در مورد آینده باشد. این می تواند در رفتارهایی مانند کاهش بهره وری، انسحاب از تعاملات اجتماعی، یا نادیده گرفتن سرگرمی ها و علاقه مندی ها ظاهر شود (Keyes، 2007).

تاثیر سستی چیست؟

سستی می تواند تأثیر قابل توجهی بر سلامت روانی و جسمی و رفاه ما داشته باشد و به عنوان یک عامل خطر برای توسعه اختلالات سلامت روانی مانند افسردگی و اضطراب عمل کند. این می تواند توانایی عملکرد را به خطر بیاندازد، عملکرد در محل کار، روابط، و رضایت کلی از زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد. سستی مزمن بدون مداخله ممکن است منجر به تخریب رفاه شود و می تواند مشکلات سلامت روانی موجود را تشدید کند (Keyes، 2005).

به این پست امتیاز بدهید

محمود طاهری نیا

سلام! من محمود طاهری نیا هستم و در عالم وب فعالیت می‌کنم. با سابقه کاری در طراحی و توسعه وب سایت‌ها و نرم‌افزارهای تحت وب، من تمام تلاشم را می‌کنم تا مطالب مفیدی را در اینجا با شما به اشتراک بگذارم. از مباحث تازه و فناوری‌های بروز گرفته تا راهنمایی‌های عملی، در اینجا همه چیز را پوشش می‌دهم. امیدوارم تجربه خواندن مطالب من برای شما مفید و جذاب باشد. اگر سوالی دارید یا نیاز به مشاوره دارید، با من در تماس باشید.

1 دیدگاه

  1. این مقاله خیلی باحال بود. نکاتی که توی مقاله آورده شده بود، واقعا برام کاربردی بود و قصد دارم توی زندگی روزمره ام ازشون استفاده کنم. دم نویسنده گرم که چنین مقاله ای مفید و ارزشمندی نوشته.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا